گروه زندگی – مینا فرقانی: میگویند در دعوا حلوا خیرات نمیکنند. ولی ما به تجربه دیدهایم که جنگهای مختلف برایمان خیرهایی در بر داشته است. مثلاً جنگ هشتساله با عراق اگرچه نابرابر بود و عزیزان زیادی را از ما گرفت، اما کاری کرد که پس از آن هیچ کشوری جرأت حمله به ما را به خود نداد. به قولی کشور ما را در مقابل حملهٔ نظامی بیمه کرد. ضمن اینکه به ما آموخت باید در عرصهٔ نظامی خودکفا شویم. چون کشورهای دیگر اگر منافعشان ایجاب نکند در بزنگاه جنگ، حتی سیم خاردار هم به ما نمیفروشند!
فتنهٔ اخیر هم به ما آموخت که باید با همدیگر خصوصاً با جوانان و نوجوانان حرف بزنیم و آنها را از جنگهایی که در معرض آن هستند باخبر کنیم. باید به همدیگر آگاهی بدهیم که دشمن چه جنگهایی را با چه ویژگیها و چه علامتهایی بر ما تحمیل میکند.
دکتر عباس خسروی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر علوم راهبردی
در گزارش قبلی با تیتر اژدهای هفتسر جنگ را در خانواده بشناسیم گفتوگو با دکتر عباس خسروی، دکترای مدیریت راهبردی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر در علوم راهبردی، به انواع جنگ سخت، نیمهسخت و نرم پرداختیم و ویژگیهایش را ذکر کردیم. اگر تازه به جمع ما پیوستهاید، بهتر است ابتدا قسمت قبلی را مطالعه کنید.
در این قسمت بیشتر دربارهٔ نقطه یا ساختاری که انواع جنگها بر آن در جامعهٔ حریف تمرکز میکنند، برایتان میگوییم.
قدمت مدارهای سهگانهٔ جنگ چقدر است؟
یک سؤال فنی! آیا سه مدار جنگ سخت، نیمهسخت و نرم، در طول تاریخ پدید آمدهاند؟ یا از ابتدای خلقت بشر وجود داشتهاند؟ بیایید به ماجرای خلقت بشر در قرآن نگاهی بیندازیم.
شیطان به عنوان دشمن آشکار بشر قسم خورد که حضرت آدم و حوا (علیهما السلام) و فرزندانشان را اغوا میکند. «اغوا» برای ما به معنی فریب دادن و گمراه کردن جا افتاده. اما در زبان عربی معنی نابود کردن هم دارد. ابلیس به خدا میگوید: «تو من را از جایگاه والایی که داشتم به زیر کشیدی و نابودم کردی. به عزتت قسم من هم تمام بنیآدم را به نابودی میکشانم.»
دکتر خسروی با اشاره به این مثال میگوید: «شیطان با این قسم و نیت به سراغ حضرت آدم و حوا (علیهما السلام) میآید و آنها را تطمیع میکند که از آن میوه بخورند. قرآن میفرماید «ابلیس برای حضرت آدم و حوا قسم میخورد که من خیرخواه شما هستم.». یعنی میخواهد کاری کند که آن دو متوجه این دشمنی نشوند. ولی در واقع قسم خورده که میخواهد بنیآدم را به نابودی بکشاند. یعنی هنوز پای انسان به زمین نرسیده، مدار سوم جنگ خودش را نشان میدهد.».
جوزف نای، پژوهشگر سیاسی و نویسندهٔ آمریکایی
جوزف نای چشمبسته غیب گفت!
جوزف نای را میشناسید؟ چشم دیدن ایران و ایرانی را ندارد. از آن جنتلمنهای پشت میز مذاکره که اگرچه با حملهٔ نظامی به ایران مخالف بود، اما انواع جنگهای دیگر در مقابل ایران را نظریهپردازی میکرد. جوزف نای در دهههای اخیر بحث قدرت نرم را مطرح کرد و آن را در مقابل قدرت سخت قرار داد. میان آن دو را هم قدرت نیمهسخت نامید.
دکتر خسروی با اشاره به این دستهبندی میگوید: «کارشناسان نظامی و کارشناسان جنگ، این ایده را پسندیدند و خیلی زود آن را با مدار دگرگونی جنگ منطبق کردند. پس مدارهای جنگ اینگونه نام گرفتند: جنگ نرم، نیمهسخت و سخت. در حالی که این مدارها در واقع همزاد بشر بودند.».
یعنی جوزف نای فسفر چندانی نسوزانده بود و صرفاً آنچه را که از قبل وجود داشت، دستهبندی کرده بود. «پس میتوان گفت در یک تطور و بعد از دگرگونی جنگ، جنگ بر سه مدار سخت (با رویکرد نابودی حریف)، نیمهسخت (با رویکرد تضعیف و ناتوان کردن حریف) و نرم (با رویکرد فریب دادن و نادان کردن حریف) دگرگون میشود و از گونهای به گونهٔ دیگر تبدیل میشود.».
در هر نوع جنگ، تمرکز بر چیست؟
یادمان هست که حملهٔ ویروس منحوس کرونا متمرکز بر دستگاه تنفسی بدن بود. اگرچه بقیهٔ اندامها و ارگانها را هم بینصیب از حمله نمیگذاشت. بقیهٔ ویروسها هم هر کدام بر قسمتی از بدن تمرکز دارند. انواع جنگها هم همین طور هستند.
در هر نوع از جنگ تمرکز حمله بر بخشی از جامعهٔ حریف است، اگرچه تمام بخشهای جامعه از جنگ آسیب میبینند و اثر میپذیرند. ما در همین عمری که از خدا گرفتهایم چندین مدل جنگ را بارها به چشم دیدهایم؛ از جنگ روانی و اقتصادی تا جنگ نظامی.
بالا بردن قیمت دلار بخشی از یک جنگ اقتصادی است که باعث بیارزش شدن پول ملی و کوچک شدن سفرهٔ مردم میشود.
انتشار بسیاری از اخبار و کلیپها در فضای مجازی نیز میتواند جزئی از یک جنگ روانی، اجتماعی، فرهنگی یا... باشد. مهم است که تک تک ما به عنوان افراد جامعه، این حملات را بشناسیم تا بتوانیم خودمان و خانواده و دوستانمان را از آنها مصون نگه داریم.
تمرکز بر زیرساختها؛ نابودی پرهزینهٔ حریف
بسته به این که جنگها بر چه نقطه و ساختاری از حریف تمرکز دارند، آنها را از بعد دیگری هم میتوان دستهبندی کرد. دکتر خسروی به طور مفصل در کتاب «جنگ؛ کتابی برای دنیای بدون جنگ» به این مباحث پرداخته است.
او میگوید: «در جنگهای اولیه تمرکز روی کل جامعهٔ حریف بود. وقتی قبیلهای به قبیلهٔ دیگر حمله میکرد تمرکزش بر این بود که جنگجویان حریف را به عنوان یک زیرساخت نظامی نابود کند. مزارع و غلات حریف را بسوزاند. چادرهای حریف را به عنوان زیرساختهای اجتماعی حریف به آتش بکشد. زنان و کودکان را به عنوان زیرساخت انسانی به اسارت بگیرد. در واقع محور، تمرکز بر زیرساختهای حریف بود. این محور بسیار پرهزینه است. میتوان آن را تعدیل کرد و ضمن جلوگیری از نابودی زیرساختها، هزینه را کاهش داد و نهایتاً به هدف نابودی قبیلهٔ حریف رسید.»
تمرکز بر نخبگان؛ کدخدا را ببین، ده را بچاپ!
«سان تزو» در کتاب «هنر جنگ» میگوید: «فرمانده، دژ لشکر است. اگر میخواهی دژ لشکر را فروبریزی، فرمانده را از میان بردار.». در تاریخ جنگ دوم جهانی وقتی افسر آلمانی (کارل ولف) با تطمیع و فریب، تسلیم نیروهای دشمن شد، یک میلیون سرباز آلمانی همراه او تسلیم شدند. پس محور دیگری مورد توجه بشر متخاصم قرار میگیرد که اسمش را میگذاریم محور تمرکز بر نخبگان.
دکتر خسروی این محور را اینطور شرح میدهد: «بشر متخاصم به جای اینکه یک تمرکز آمیخته و پرهزینه روی قبیلهٔ حریف داشته باشد، میتواند رئیس یا ریشسفید قبیله را مجاب کند که حرفش را بپذیرد. میتواند علما، نخبگان و خبرگان جامعهٔ حریف را با فشار یا تطمیع با خود همراه کند. پس در مدار جنگ سخت، نیمهسخت و نرم تمرکز بر نخبگان وجود دارد.».
نخبگان باید تیز باشند!
اینکه در تمامی مدارهای جنگ، تمرکز بر نخبگان وجود دارد، بیانگر اهمیت و نقش ویژهٔ این قشر در جامعه است. نخبگان صرفاً افراد نخبه در علم، سیاست، مذهب، اقتصاد و... نیستند. بلکه منظور تمام کسانی هستند که بر مردم اثر میگذارند و مردم حرف آنها را میشنوند و میپذیرند. در جامعهٔ ما سلبریتیها، ورزشکاران، بلاگرها و... هم در این دستهبندی قرار میگیرند. در فتنهٔ اخیر هم دیدیم بسیاری از سلبریتیها با خط گرفتن از دشمن، در آتش فتنه دمیدند و احساسات جوانان و نوجوانان را علیه امنیت و منافع ملی تحریک کردند.
تمرکز بر تودهها؛ مردم ضعیف، مردم متفرق
فکر میکنید چه کسانی سلبریتیها را میسازند و به آنها اعتبار میدهند؟ بله؛ مردم! اگر مردم یک فرد را نشناسند، به او اهمیت ندهند و پیگیر او نباشند، نمیتوان او را سلبریتی دانست. پس مردم هستند که به این قشر قدرت میدهند. این نکتهٔ مهمی است که در مورد نخبگان وجود دارد. دکتر خسروی در این باره میگوید: «نخبگان تا وقتی که تودهها یعنی آحاد مردم همراهیشان کنند، قدرت مقاومتشان بالاست. اینجا بشر متخاصم متوجه محور سوم میشود تا در این محور، تودهها را از حاکمیت جدا کند یا به تودههایی ضعیف تبدیلشان کند. این محور را محور تمرکز بر تودهها مینامیم.».
محورها و مدارهای توسعهٔ جنگ
جمعبندی
بیایید دستهبندیهایی را که در این گفتوگو و قسمت قبلی آوردیم، جمعبندی کنیم. در بعد اول (قسمت قبل)، جنگ در سه مدار از حالتی به حالت دیگر دگرگون میشود. این مدارها، مدارهای رویکرد جنگ هستند: رویکرد نابودی حریف، رویکرد ناتوانکردن حریف و رویکرد نادانکردن حریف.
اما در بعد دوم، جنگها روی سه محور تغییر میکنند: محور تمرکز بر زیرساختها، محور تمرکز بر نخبگان و محور تمرکز بر تودهها.
تقاطع این دو بعد دگرگونی جنگ، تعابیر روشنی از میدانهای مختلف جنگ را به ما نشان خواهد داد. روشن شدن ماهیت این میدانها، کمک میکند اهداف و راهبردهای دشمن را در دشمنی کردن با جامعهٔ اسلامی ایران بهتر بشناسیم.
پینوشت: تا اینجای گفتوگو به بحثهای زیربنایی پرداختیم. جنگ شناختی و جنگ ترکیبی مباحث بسیار مهمی هستند که باید ابعاد و ویژگیهای آنها را برای افراد جامعه تبیین کنیم و راهکارهایی ارائه دهیم تا بتوانند در این جنگها از خودشان محافظت کنند. حتی دست دیگران را هم بگیرند و آنها را به سلاح بینش و تشخیص درست مسلح کنند.
یادمان باشد برای دفاع درست، ابتدا باید ماهیت حمله را درست تشخیص دهیم!
همچنان همراهمان بمانید. خیلی حرفها با شما داریم...
ادامه دارد...
پایان پیام/ ت 172